دیروز و امروز: خاطره صد سال تنهایی مارکز و مرگ تراژیک شرپاها
دیروز و امروز: خاطره صد سال تنهایی مارکز و مرگ تراژیک شرپاها

دیروز 17 آوریل بود و امروز 18 آوریل. یک سال از فوت گابریل گارسیا مارکز، و نیز یک سال از تراژدی اندوهبار مرگ 16 شرپای نپالی در حادثه بهمن اورست گذشت. مارکز 17 آوریل 2014 و شرپاها یک روز بعد 18 آوریل، هریک به شیوه ای که طبیعت مقرر یا مقدر کرده بود این جهان را ترک کردند. سال گذشته به مناسبت فوت مارکز مطلبی نوشته بودم که انتشار مجدد آن را در سالگرد هر دو مرگ بی مناسبت نمی بینم. با احترام به روح شرپاها و همه ی کوهنوردانی که در دامن کوه آرمیده اند با هم می خوانیم:
گابریل گارسیا مارکز ؛ کوهنوردان و تنهایی بی انتها
 
 
گابریل گارسیا مارکز، 17 آوریل 2014 ( 28 فرورین 1393 ) چشم از جهان فرو بست. مارکز یکی از بزرگترین رمان نویسان جهان بود. در سالهایی که رمان در شرایط نزول و اضمحلال، و در سراشیبی مرگ قرارگرفته بود مارکز با "رئالیسم جادویی" خاص خود به رمان جانی دوباره بخشید. رمان های او به خصوص " صد سال تنهایی" و "عشق سالهای وبا" که هر دو به فارسی ترجمه شده اند محبوبیت خاصی دارند. به نظر می رسد بین مارکز و کوهنوردان حداقل دو اشتراک ذهنی یا شخصیتی وجود دارد :
1- مارکز، رویاپرداز بزرگی بود. به قول باراک اوباما، مارکز بزرگترین رویا پرداز قرن بیستم بود. داستانهای او به وضوح این ادعا را ثابت می کند. اما کوهنوردان نیز رویاپردازن بزرگی هستند. کوهنوردان در فعالیت های جدی کوهنوردانه خود همواره با رویا زیسته اند. کوهنوردی بیش از هر رشته ورزشی دیگر با رویا در آمیخته است. بدون داشتن رویا هیچ صعود جدی امکان پذیر نخواهد بود. منظورم از رویا، توهم نیست. رویا همان فعالیت ذهنی و خلاقانه ی مغز آدمی است که انسان را از بقیه ی موجودات جدا می کند و او را در پروسه ی تکاملی خود قرار می دهد.
2 - مارکز و کوهنوردان هر دو در عین اجتماعی بودن و با مردم بودن اما روحی عظیم، گسترده، ژرف، تنها و بی انتها دارند. عنوان مهمترین کتاب مارکز که جایزه نوبل را درپی داشت " صد سال تنهایی" است. این عنوان به تنهایی استعاره ای کامل برای تنهایی های بی انتهای کوهنوردان است. مگر بدون داشتن روحی تنها، گسترده و بی انتها می توان مثل ژان کریستف لافایل اقدام به صعود سولو و زمستاته ی ماکالو کرد و جان باخت؛ و یا همچون اولی استک ظرف 28 ساعت و به تنهایی آناپورنا را از مسیری حدید صعود کرد و فرود آمد ؟
و صعود های مهیب و ترسناک رینهولد مسنر در آن شرایط تاریخی چطور ؟ هر یک از صعودهای مسنر نماد کاملی از تجسم عینی رویاپردازی خلاقانه ی انسان در گستره ی عمیق یک روح تنهاست .
بله دوستان! مارکز و کوهنوردان هر دو اهالی یک قبیله هستند؛ رویاپردازانی بزرگ با روحی گسترده و ژرف. و یک تنهایی بی انتها.................









 Aziz Habibi
	                                                                                                       Aziz Habibi