برود پیک : آنها به کله های سنگی مدیران خود خوردند

                              

آنها جوان بودند ، پر از شور و اشتیاق ، دلیر و شجاع ، مغرور و مرزشکن . آنها می خواستند از مرز محدودیت های انسان عبورکنند ، و این "حق" آنها بود .

برای عبور امن از مرز محدودیت ها ، جوانان نیاز به تدبیر و تجربه مدیران و پیران خود داشتند . مدیران و پیران  وظیفه و "تکلیف" داشتند تا با عقلانیت حرفه ای تجمیع شده ، عبوری ایمن و سالم برای جوانان فراهم کنند .

اما مدیران و پیران تیم ، ماجراجویان خود شیفته بودند . آنها با عقب ماندگی ذهنی و عاطفی ، و با جهلی مفرط نسبت به کوهنوردی مدرن ، هیچ وظیفه یا مسئولیت حرفه ای - اخلاقی برای خود قائل نبودند .

جوانان برای عبور از مرز محدودیت ها "حق" داشتند و مدیران شان "تکلیف" . اما مدیران به تکلیف خود عمل نکردند ، چون اساسا نمی دانستند که وظیفه یا مسئولیت یا تکلیف شان چیست .

....................

...................باور کنیم جوانان ما به کله های سنگی مدیران خود خوردند ، این را برود پیک می گوید . و می گویند عملیات امداد و نجات پایان یافته است  ، ولی نه ، آنها همچنان صعود می کنند ...... همچنان .........