او شفقت بود و بخشش ؛ تولدش مبارک !
اسطوره های شفقت و بخشش همواره با عشق خلق شده اند . امروز ، 25 دسامبر ، تولد یکی از پیام آوران شفقت و بخشش است . کریسمس مبارک !
مراقب باش پاپا ، نقاب برفی کمی خطرناک است ! "That cornice looks a bit dodgy, Rudolph "
آنجلینا جولی را همه به عنوان یک ستاره سینما می شناسیم . اما او فقط یک ستاره نیست . او اگرچه به عنوان ستاره سینما ، نمادی از جذابیت و قدرت امریکا و فرهنگ امریکایی است ولی در عین حال یک فعال جدی حقوق بشر هم هست . حتی ستاره بودنش هم صرفا به خاطر زیبایی های فیزیکی اش نیست ، ستاره بودنش به خاطر توان هنری فوق العاده اش ، به خاطر شعورش و انسانیتش هم هست .
آنجلینا جولی سفیر حسن نیت سازمان ملل است . اخیرا او به عنوان فرستاده ویژه کمیساریای عالی امور پناهندگان و آورگان سازمان ملل در خصوص حقوق مردم سوریه و کنفرانس مربوط به سوریه (کنفرانس ژنو 2 ) اظهاراتی بیان داشته که <خبرگزاری تسنیم> بخش هایی از آنرا منتشر کرده است :
من ایمان دارم جامعه بین المللی و شرکت کنندگان در کنفرانس ژنو 2 قادر خواهند بود از ادامه یافتن این نزاع جلوگیری کنند و اجازه ندهند افراد بی گناه و بی دفاع بیشتری در داخل خاک سوریه قتل عام شوند .
جولی به مناسبت هزارمین روز آغاز جنگ و درگیری های خونیین در سوریه بیانیه ای صادر کرده و آمارهای دلهره آوری ارائه کرده است :
هزار روز از جنگ داخلی سوریه می گذرد و در هریک از این هزار روز ملت سوریه رنج ها و زخم های بی شماری را تحمل کرده است
در طول این مدت امداد رسانی به جنگ زدگان و آسیب دیدگان از این نزاع داخلی به سختی صورت می گرفته و هم اکنون نیز بیش از 250 هزار شهروند سوری محاصره شده در این درگیری ها در انتظار رسیدن کمک های بشردوستانه هستند .آنجلینا جولی ، فرستاده ویژه کمیساریایی عالی امور پناهندگان و آوارگان سازمان ملل می گوید :
ما به خوبی می دانیم در این مدت بیش از 100 هزار شهروند سوری کشته شده اند، یعنی در این 1000 روز به صورت میانگین هر روز 100 نفر کشته شده اند، این درحالی است که تاکنون جامعه بین المللی برای پایان دادن به این مشکل نتوانسته کاری از پیش ببرد و درسال های آتی زمانی که این جنگ و تبعات آن را به یاد خواهیم آورد همواره از خود خجالت زده خواهیم بود، چرا که موفق نشدیم جلوی خونریزی و قتل عام بیشتر را بگیریم .
این 1000 روز را باید به مثابه یک نشانه به شمار آوریم نشانه ای که از همه شرکت کنندگان در کنفرانس آتی ژنو 2 انتظار داریم برای کمک به ملت سوریه اختلافات را کنار بگذارند و برای پایان دادن به این جنگ کاری کنند .
ودر پایان ، خانم جولی می گوید:
ما نمی توانیم عقربه های ساعت را برای ملت سوریه به عقب باز گردانیم اما به طور حتم می توانیم از ادامه یافتن این 1000 روز جلوگیری کنیم .
راستی ! برای تغییر نکردن وبرای بقای سنگواره ها چقدر باید هزینه کرد ؟
 | ||
|
انتخابات فدراسیون ، پلاتفرم حسین رضائی
خوشحالیم که یکی از کاندیدا ها ، و شاید تنها کاندیدای ریاست فدراسیون کوهنوردی ، احساس مسئولیت کرد و برنامه هایش را در معرض افکار عمومی جامعه ی کوهنوردی قرار داد . امیدواریم این برنامه ، موفق شود رای اکثریت رای دهندگان را به خود جلب کند . حسین رضایی ، جوانی تحصیل کرده ، فوق العاده با هوش ، مدیر و مدبر است . سر فصل برنامه های ایشان را با هم به خوانیم و به او اعتماد کنیم .
سرفصل برنامههای «حسین رضایی» در یک نگاه
از «اقدامات ۱۰۰ روزه» تا افقی همچون «اصلاح اساسنامه»   -حسین رضایی-متولد: ۱۳۵۴ - دانشآموخته و کارشناس علوم ارتباطات-رسانه - دانش آموخته دوره مدیریت کیفیت / از نمایندگی مؤسسه IMQ ایتالیا - گذارندن بیش از ۳۰ دورهی آموزشی در زمینههای مختلف علمی با اخذ گواهینامه رسمی - سابقه همکاری با فدراسیون از سال ۷۹ تاکنون در کارگروه روابط عمومی ( کسب عنوان روابط عمومی برتر در میان فدراسیونهای ورزشی و تقدیر از سوی وزیر وقت ورزش و جوانان در سال ۹۲ / انتخاب به عنوان نمایندهی ۵۲ فدراسیون ورزشی جهت ارائه انتظارات و درخواستها در همایش روابط عمومی فدراسیونها) -کارشناس رسمی دولت با رتبه ارشد در پست کارشناس مسئول ارتباطات / آغاز همکاری از سال ۷۳ -همکاری با صدا و سیما (شبکه ۳ سیما) از سال ۸۵ ( گزارشگر برنامهی چهارراه، مجری برنامههای زنده و تولیدی باغ کاغذی طی ۴ سال، مجری برنامههای زنده و تولیدی سالیانه نمایشگاه کتاب، مجری ۵۲ قسمت مجله خبری برق) -عضو انجمن نویسندگان، ورزشی نویسان، خبرنگاران و عکاسان ایران -همکاری متناوب با رسانهها، مطبوعات، خبرگزاریهای ورزشی و غیرورزشی -همکاری با اداره کل ورزش وزارت علوم تحقیقات و فناوری ( به عنوان نماینده تام الاختیار در مسابقات ورزشی دانشجویان کشور و دبیر ستاد خبری المپیادهای ورزشی دانشجویی) -حضور فعال در فضا و اتمسفر فراگیر مجازی با وبلاگ «کوهنوشت» از دی ماه ۸۳ - صعودهای کوهنوردی: خارج از کشور؛ قله آرارات ترکیه، قله فوجییاما ژاپن / داخلی: قله دماوند و سایر ارتفاعات شمال تهران، همدان، مرکزی، فارس و ...) نامزد ریاست فدراسیون کوهنوردی و صعودهای ورزشی؛ اینها شعار نیست، شدنیست! اقدامات ۱۰۰ روزه در چهار زمینه:
زمینه مالی / تأمین اعتبارات مورد نیاز:
۱- از طریق جلب مساعدت افراد ذینفوذ و صاحب منصب در نهادها و سازمانهای مختلف در بدنهی هیئت رئیسه فدراسیون جهت جذب منابع و حمایتهای مالی و معنوی ... پیمودن مسیر «استقلال مالی فدراسیون» از مساعدتهای ناچیز وزارت ورزش در طول سال. ۲- ایجاد کارگروه بازاریابی متشکل از تیمی حرفهای از افراد متخصص و باتجربه در فنون مذاکره ( جهت جذب کمکهای مردمی و اسپانسرینگ).
زمینه تعاملی / تقویت ارتباط با تشکلهای مردمی:
احترام، تعامل و بهرهمندی متقابل از پتانسیلها و ظرفیتهای تشکلهای مردم نهاد ... ایجاد «کارگروه ویژه تشکلهای مردمی، گروهها و باشگاهها» در فدراسیون با ترکیب نمایندگانی از این نهادها (انجمن کوهنوردان، غارنوردان و ...) و نقشآفرینی در سطوح تصمیم ساز فدراسیون و ستادهای اجرایی. زمینه اداری / تدابیر مربوط به اخذ تأییده شورای برونمرزی و حمایتهای مربوطه:۱- بررسی چالشهای نظام اداری و بروکراتیک درخواستهای تأییدیه و رسیدگی به آنها
۲- حضور ۳ نماینده متخصص (در فرآیند انتخاب عمومی) از نهادها، هیمالیانوردان و سنگنوردان جهت حضور در بدنه کمیسیون بررسی درخواستها و تأییدیهها ۳ - ایجاد مشوقهای لازم و راهکارهای حمایتی مالی از هیمالیانوردان مستقل و سنگنوردان شرکتکننده در تورنمنتهای خارجی. زمینه ساختاری/ ترمیم ساختار تشکیلاتی فدراسیون در بخش صعودهای ورزشی:
۱- انتصاب «نایب رئیس» و «دبیر» ویژه صعودهای ورزشی / پیشبرد امور صعودهای ورزشی به صورت مستقل. ۲- ایجاد عجالتاً کارگروه «لیگ» و در آینده سازمان «لیگ»/ بررسی ساز و کار و تحقق برگزاری لیگ سنگنوردی کشور طی دو فاز (فاز اول منطقهای/ فاز دوم سراسری)
سایر موارد در بازهی یک سال آینده:
- برپایی نمایشگاههای فصلی با رویکرد حمایت از تولیدکنندگان و واردکنندگان تجهیزات کوهنوردی و سنگنوردی و همچنین ناشران و مؤلفان محصولات فرهنگی و مکتوب - برگزاری مراسم سالیانه تجلیل از قهرمانان و انتخاب مرد و زن سال کوهنوردی و سنگنوردی - بازدیدهای منظم و مؤثر از هیئتهای استانی، در هر بازدید دیدار عمومی با جامعه کوهنوردی و صعودهای ورزشی استان مربوطه - تعیین یک روز در هفته برای دیدار عمومی رئیس فدراسیون با مراجعین - اداره امور پناهگاهها به صورت ایجاد هیئت امنا و یا واگذاری به بخش خصوصی - تدوین و انتشار منظم ماهنامه خبری فدراسیون / انتشار برخی بروشورهای آموزشی و اطلاع رسانی - احیای کارگروه پیشکسوتان / برگزاری منظم گردهمایی سالیانه «چهرههای ماندگار» - تقویت کارگروه محیط زیست و آموزش - تجهیز پناهگاههای شاخص به ملزومات امدادی - حفظ کرسیهای بینالمللی و اخذ میزبانی اجلاسها - ایجاد هستههای مشورتی و راهبردی با ترکیبی از نمایندگان کلیه اقشار کوهنوردی و صعودهای ورزشی - ایجاد سامانه مجازی ارتباط آنلاین با رئیس فدراسیون در سایت - ارتقاء و اصلاحات لازم در پایگاه اینترنتی فدراسیون (فارسی و انگلیسی) - ایجاد بانک شمارهی همراه عموم متقاضیان، جهت سامانه ارسال پیامک - مشاورهها و تدوین برنامههای توسعه زیرساختهای مورد نیاز صعودهای ورزشی - سازو کارهای ساماندهی تورهای گردشگری با مشارکت سازمان میراث فرهنگی - اجرای آزمایشی طرح عضو گیری عمومی فدراسیون - برگزاری همایش کوهنوردی و سنگنوردی در حوزه وب - پیاده سازی سیستم مکاتبات «اتوماسیون» سراسری فدراسیون و هیئتها - ارائه گزارش و تراز مالی ۶ ماهه فدراسیون به عموم و ... ترسیم یک چشمانداز مهم و لازم:
بازنگری و اصلاح اساسنامه فدراسیون معطوف به رویکردهای غیردولتی. (تشکیل کمیسیونی متشکل از کارشناسان و صاحبنظران) --------------------- پینوشت: - همانگونه که در سرخط مطلب اشاره شده، این سرفصلها و برنامهها در یک نگاه کلی طرح گردیده و توضیحات تفصیلی در این مجال ارائه نشده است. - برخی از موارد مذکور به صورت متناوب در ادوار و سالیان گذشته در جایگاه یک عضو «تصمیم ساز» توسط بنده و یا سایر همکاران پیشنهاد شده است، اما به دلایل مختلف در سطح ارکان «تصمیم گیر» فدراسیون یا به فعلیت نرسیده یا ابتر مانده است. | ||
نلسون ماندلا ، این غول زیبا ، این غول عدالت در گذشت .
او قهرمان ضد آپارتاید ؛ نماد مبازه با تبعیض و نژادپرستی بود .
اوباما می گوید او یکی از خوب ترین انسانهای زمین بود و محمد خاتمی می گوید
"ماندلا" نمی میرد .
اوباما :
"دستاورد او بیش از چیزی بود که می شود از هر انسانی انتظار داشت. ما یکی از بانفوذترین، شجاع ترین و خوب ترین انسان هایی که می توان همزمان با آنها در زمین زیست را از دست داده ایم. او دیگر متعلق به ما نیست بلکه متعلق به قرن هاست.
نلسون ماندلا با وقاری مثال زدنی و اراده ای فولادین و با فدا کردن آزادی خودش برای آزادی دیگران، آفریقای جنوبی را دگرگون کرد و همه ما را تکان داد. سفر او در طول زندگی از حبس تا رسیدن به ریاست جمهوری در برگیرنده این وعده بود که انسان ها و کشورها می توانند بهتر شوند."
محمد خاتمی :" «ماندلا» نمی میرد و نام او الهام بخش همه کسانی است که زندگی را برای همگان شاداب و پر امید می خواهند. او زنده است تا آنگاه که انسان هست و برای آزادی و سربلندی تلاش می کند.
«نلسون ماندلا» بزرگ مردی است از تبار آزادگی و انصاف که پربارترین دوران عمر خود را در زندان به سر برد تا انسانیت اسیر بیداد و تبعیض را در هر کجای زمین از زندان برهاند و آنگاه که در میان شور بی همانند هموطنانش و هلهله شادمانی همه آزادیخواهان بر مسند قدرت رسمی جا گرفت حتی از دشمنان خویش که نماینده پلیدترین شکل ستم یعنی تبعیض نژادی بودند انتقام نگرفت و حتی آنان را نیز از مهربانی و رأفت و گذشت خود بی نصیب نگذاشت.
او که قدرت معنوی بی نظیرش را از مردم و عشق مردم گرفته بود هیچگاه به افسون قدرت پیدا فریفته نشد و در اوج محبوبیت و مقبولیت قدرت ظاهری را به دیگران واگذاشت و تا باز هم به میان مردم بیاید و با دردها و سختی های آنان همنوا شود و تا آنجا که بتواند در کاهش آن ها بکوشد.
قهرمان مبارزه با آپارتاید و استعمار و خودکامگی در مهربانی، در پاسخ خشونت را با محبت دادن بی آن که ذره ای از اصول و معیارهای ارزشمندی که به آن پای بند بود کوتاه بیاید نیز قهرمان بود.
امروز تنها مردم بزرگوار و سربلند آفریقای جنوبی نیستند که در ماتم از دست دادن این مرد جلیل القدر داغدارند بلکه جان همه آزادگان همه آنان که حرمت انسان و حقوق او را پاس می دارند و همه آن ها که در جستجوی عدالت اند و از بیداد بیگانه و جباریت قدرتهای خودی رنج می برند در عزای او آتشناک است.
یادش را گرامی می داریم و به روان پاکش درود می فرستیم. "
1 - فردا 17 نوامبر ؛ 26 آبان ؛ روز انتخابات ریاست جمهوری کشور شیلی است . کاندیداهای اصلی و نهایی این انتخابات دو زن هستند . یعنی فردا یکی از این دو زن رئیس جمهور شیلی خواهد شد . اینکه رقبای انتخاباتی برای احراز بالاترین مقام اجرایی یک کشور فقط زنان باشند امری کم سابقه و شاید بی سابقه باشد . شیلی نه در اروپا واقع شده ، نه در آمریکای شمالی . شیلی وارث هیچ یک از سنت های کهن لیبرالی و آزادیخواهانه ی غربی نیست . شیلی کشوری است در امریکای جنوبی ، منطقه ای که تا همین اواخر تاریخی خونبار از دیکتاتوری های نظامی داشت . شیلی را ما با سالوادور آلنده می شناسیم ، پزشک و رئیس جمهور مارکسیست و خوش نامی که در کودتای خونین ژنرال پینوشه جان خود را از دست داد . شیلی را ضمنا با ایزابل آلنده و پابلونرودا نیز می شناسیم . اولی نویسنده مطرح حال حاضر جهان است و دختر برادر زاده همان سالوادور آلنده ، و دومی سیاستمدار و سناتور کمونیست ، برنده جایزه نوبل ادبیات ، و بلند آوازه ترین شاعر قرن بیستم .
2 – ما ، به رغم همه ی شایسته گی ها زنان کشور ، و به رغم همه ی ادعاهای قاطع و بی چون و چرا در خصوص برابری و حفظ حقوق زنان ، اما هنوز بار سخت و سنگین و سربی "رجل سیاسی" را در امور اجرایی کشور به دوش می کشیم . بدون ترید روزی فرا خواهد رسید تا در همین قانون اساسی و در اصل ۱۱۵ آن تجدیدنظر کنیم و کلمه سخت و سنگین و سربی و عربی "رجال سیاسی" را به کلمه صحیح تر ، خوش آهنگ تر و ایرانی تر "چهره های سیاسی" تعویض کنیم و یا به چهره های سیاسی تاویل و تفسیر نماییم. و البته تا آن موقع چاره ای جز رجوع به هوش ایرانی نیست .
3 - و همین هوش زن ایرانی است که در عرصه های مختلف اجتماعی از جمله در ورزش کشور و در رقابتهای جهانی و المپیک رخ می نماید . کاندیدا شدن خانم منصوره گرجی در انتخابات فدراسیون کوهنوردی نماد دیگری از هوش زن ایرانی برای ورود در عرصه های مدیریت اجرایی ورزش کشور است . فارغ از علائق هر یک از ما به هریک از کاندیداها و با احترام به همه ی کاندیداها ، و فارغ از اینکه روند انتخابات و نتیجه انتخابات چه باشد ، ورود خانم گرجی در عرصه انتخابات موجب خوشحالی است . مگر زنان ما چه چیزی کمتر از زنان شیلیایی دارند ؟
انجمن کوهنوردی انگلستان bmc صاحب کانال تلویزیونی شد
انجمن کوهنوردی انگلستان bmc در کنار انواع و اقسام رسانه های اجتماعی از قبیل مجله ، وبسایت و.... حالا یک کانال تلویزیونی نیز راه انداخته است . هر یک از رسانه های اجتماعی مخاطبان خاص خودش را دارد و به واقع سخن عشق به هر زبان که بگویی نامکرر است .
در کشور ما ؛ با احترام به مجله کوه که هر سه ماه یک بار منتشر می شود ؛ هنوز وبلاگ ها مهمترین رسانه کوهنوردی کشور هستند . از کوه قاف گرفته تا کوهنوشت تا کلاغها تا.... تا..... و تا آخرین اما نه کمترین و شاید شفا بخش ترین آنها یعنی طنزکوه !
قدرشناس نویسندگان وبلاگ های کوه باشیم .
در ستایش وبلاگ نویسی
این روزها که آخرین شماره مجله کوه را ورق می زنم و در آن چندین مقاله در مورد تراژدی برودپیک را از چندین کوهنورد صاحب نام کشور می خوانم انصافا دلم برای دوستان وبلاگ نویسم ، برای وبلاگم و خوانندگان وبلاگم تنگ می شود .
وبلاگ های کوه در روزهای وقوع تراژدی برودپیک ، حتی در لحظه لحظه تراژدی ، کاری کردند کارستان . اگر همان تلاش های بی وقفه و به هنگام وبلاگ ها نبود اینهمه به تراژدی برودپیک پرداخته نمیشد . در این خصوص رادیو ، تلویزیون ، خبرگزاری ها ، روزنامه ها ، جامعه کوهنوردی و .... و همین آخرین شماره مجله کوه وامدار وبلاگ ها هستند . مقاله های مجله کوه در خصوص تراژدی برودپیک آگاهانه و عالمانه ، و البته با رعایت مصلحت ، هر کدام بخشی از حقیقت تراژدی را بررسی کرده اند . اما این مقاله های عالمانه و مصلحت اندیش سه ماه بعد از ماجرا نوشته شده اند و فرق است بین مقاله های مصلحت اندیش پیران خردمند ، و تحلیل های علمی ، زنده و به روز وبلاگ های جوان . وبلاگ ها ، به مثابه ی قلب تپنده ی تکنولوژی های مدرن رسانه ای ، خونی گرم و تازه در رگهای جهان ارتباطات ساری و جاری می کنند ، به روز و به ساعت و به لحظه . جهان ، حهان سرعت است . بله ، سریعتر – قویتر – بلندتر ! امروزه حتی آوازهای کشدار و معطل کننده خوانندگان کلاسیک جذابیت خود را از دست داده است . انسان امروز نمی تواند معطل این شود که ببیند این آوازه خوان خوش صدا بالاخره در انتهای نغمه ی هارمونیک خود چه می خواهد بگوید و البته چیزی هم برای گفتن ندارد .
دلم برای دوستان وبلاگ نویسم ، برای وبلاگم و برای خوانندگان وبلاگم و برای زندگی در جهانی سریعتر ، قویتر و بالاتر تنگ شده است .
صعود تیم ملی فوتبال ایران به جام جهانی 2014 حلقه دیگری از زنجیر موفقیت های مردم ایران در روز های اخیر است . بله ، موفقیت مسری ست ، مثل شادی !
شاد و موفق و سربلند باشید .
1 - رقابت های انتخابات ریاست جمهوری به بار نشست و مردم بین "زندگی" و "ماجراجویی" ، زندگی را انتخاب کردند . مردم "عقلانیت سیاسی اجتماعی اقتصادی" را به "ماجراجویی خود شیفته مدیران کم دان" ترجیح دادند .
انتخابات نشان داد که مردم ما به خوبی فهمیده اند که ماجراجویی خودشیفته ، فارغ از نیت خیرخواهانه یا غیرخیرخواهانه ای که در پس و پشت آن وجود دارد ، بستری فراهم کرده تا :
- تا میلیاردها دلار ثروت کشور مسقیم یا غیر مستقیم غارت شده و به خارج از کشور منتقل شود ،
- تا چرخ تولید نچرخد و بیکاری و تورم چون بهمنی ویرانگر بر زندگی آنان فرود آید ،
- تا دهها ناهنجاری اجتماعی به شکلی شرم آور زندگی اخلاقی – انسانی آنها را مورد تهدید جدی قرار دهد ،
- تا.....
بله ، مردم ما به خوبی فهمیده اند مدیران اجرایی کم دانی که مصوبات قانونی و الزام آور نهادهای بین المللی را "ورق پاره" می دانند ماجراجویان خود شیفته ای هستند که باید کنار گذاشته شوند و کنار گذاشته شدند .
2 - ما کوهنوردیم ! به خوبی می دانیم که در شرایط سخت زمستانی ، در شرایط سرمای جانسوز و بادهای وحشتناک و هوای مه آلود چاره ای جز "صبر و انتظار" نداریم . گاهی اوقات ناگزیریم هفته ها در بیس کمپ خود باقی بمانیم تا پنجره ای از هوای خوب برای یکی دو روز ( یا حتی برای چند ساعت ) گشوده شود و ما به توانیم عازم قله شویم و قله را صعود کنیم . مردم ما نیز چنین کردند . آنها سالها صبر و حوصله کردند . پنجره هوای خوب در مناظره تلویزیونی روز جمعه مورخ 17/3/1392 فقط برای 4 ساعت آنهم برای کارگزاران خودی گشوده شد و مردم از همان پنجره کوچک و کوتاه آزادی نهایت استفاده را کردند و صعود تاریخی خود را دیروز به ثمر رساندند .
3 - ما کوهنوردیم ! این ایده که وبلاگ یا وبسایت ما صرفا مربوط به موضوعات کوهنوردی است البته ایده درستی است اما نه همیشه و نه در همه ی موضوعات . در خصوص موضوعاتی که با سرنوشت همه ی ما سر و کار دارد نباید بی تفاوت بود کمااینکه دیگران حتی در خصوص موضوعات کم اهمیت تر نیز بی تفاوت نیستند . همین چند وقت پیش "مارگارت تاچر" نخست وزیر پیشین انگلیس و معروف به بانوی آهنین فوت کرد . انجمن کوهنوردی انگلیس و وبسایت معروفش BMC چه ها که از "مگی" جان خود ننوشتند . فارغ از هر نوع تواضع خاکسارانه ، با غرور و افتخار به پذیریم که به عنوان کوهنورد بخشی از بدنه ی روشنفکری جامعه را تشکیل می دهیم و باید به وظایف خود عمل کنیم . منزه طلبی انفعالی را کنار بگذاریم ، در رودخانه ی عظیم توده های مردم جاری شویم ، پیروزی مردم و خود را جشن بگیریم و آنرا تکثیر کنیم !
پارک ملت ، انتهای روز سوم !
می گویند متوسط هوش و تواناییهای مدیران یک جامعه یا یک برنامه می بایست کمی بیشتر از متوسط هوش و تواناییهای اعضای آن جامعه یا مخاطبین آن برنامه باشد . در مراسم اختتامیه مسابقات سنگنوردی فهرمانی آسیا اما ، وارونگی عجیبی به چشم می خورد .
سالهاست که از این وارونگی رنج می بریم و هنوز هم .
با اینهمه ، خوشحالیم که جوانان شایسته ای مثل حسین رضایی هستند تا با بهره هوشی بالا این درد و رنج را کمی کاهش دهند .
از وبلاگ کلاغ ها :
انجمن کوه نوردان : پیروزی مستقل ها
انتخابات هیئتمدیرهی انجمن کوهنوردان روز چهارشنبه 18 اردیبهشت برگزار شد و باشگاههای تهرانی فقط توانستند سه رای از هفت رای اعضای هیئتمدیره را به خود اختصاص دهند :
1_ محمد تقی بهره ور ( مستقل )
2_ فاطمه زند حبیبی ( مستقل )
3_ عزت اله عمرانی ( مستقل )
4_ شهناز قلی زاده ( مستقل )
5_ محمد نوری ( باشگاه آرش تهران )
6_ افسر شاندیز ( باشگاه آرش تهران )
7_ سیامک شایان ( باشگاه دماوند تهران )
پیروزی مستقلها و حضور اکثریتی آنان در مرکز تصمیمگیری انجمن کوهنوردان میتواند امیدها را به چشمانداز و آیندهی این تشکل همچنان زنده نگه دارد!
----------------------------------------
پ ن :
فرامرز نصیری و وبلاگش سالهاست که برای انجمن کوهنوردان ایران هم چون فانوس دریایی عمل کرده است اما ناخدایان کشتی انجمن چی ؟ به نظر می رسد آنها عمدتا از "قطب نما"ی خود تبعیت کرده اند - قطب نمای "من نمایی" که هرگز نتوانست در مدار مغناطیس جامعه ی بزرگ کوهنوردی کشور قرار گیرد . امیدواریم هیئت مدیره جدید به تواند سنت شکنی کند و منافع جامعه ی بزرگ کوهنوردی کشور مان را نمایندگی کند . در این صورت واضح است که کوهنوردان از انجمن خود حمایت خواهند کرد .
امریکا ، اسطوره سنگنوردی و فقر شرم آور
Organizer: Steph Davis & Chris Archer Beneficiary: Karen Kor
Please help us remember, appreciate, and honor Layton Kor's memory and help his wife, Karen, with medical, funeral, and other expenses
چندی پیش در همین وبلاگ و در پست سنگنورد افسانه ای امریکا ؛ فقر و مرگ خبر دادیم که لیتون کر سنگنورد افسانه ای آمریکا در فقر و تنگدستی در گذشت..... . و حالا خانواده او برای پرداخت هزینه های بیمارستان و هزینه های دفن و کفن دست کمک به سوی مردم دراز کرده است . اما ، "کر" کی بود ؟ مختصر اینکه :
........لیتون کر ٬ این غول زیبا ٬ با 190 سانتیمتر قد ، با توان فیزکی و روانی بالا ٬ و با تکنیک فوق العاده اش نمادی با شکوه ازسنگنوردی امریکا در اواخر دهه 50 و اوائل دهه 60 میلادی بود . بسیاری از مسیرهای سنگنوردی در نقاط مختلف امریکا توسط وی گشایش یافته است . نام او مترادف با سنگنوردی کلرادو بود........
و حالا خانواده این سنگنورد افسانه ای امریکا با مشکل پرداخت هزینه های بیمارستان و مخارج دفن و کفن وی مواجه است و دست نیاز........
این را روزنامه کیهان یا خبر گزاری فارس نمی گویند بلکه سایت های معروف کوهنوردی از جمله سایت معروف http://www.rockandice.com/lates-news/help-layton-kors-family می گوید .
بله ! در خیلی از موارد ، همه جای جهان کم و بیش مثل هم می باشد . در ایران ما نیز عده ای در صف "پورشه" می ایستند و عده ای در صف روغن . با وجود این در امریکا کسی که سوار پورشه می شود هرگز در صف روغن نمی ایستد . اما طنز موضوع این است که در ایران ، در روزی که روغن گران شد عده ای از صاحبان ماشینهای چند صد میلیونی از ماشینهای شان پیاده شدند تا در صف روغن قرار گیرند . و این البته شرم را مضاعف می کند . این را روزنامه کیهان و خبرگزاری فارس هم می گویند .
آخرین بازمانده ی اولین صعود اورست درگذشت
ادموند هیلاری - جرج لووه
جرج والاس لووه ، آخرین بازمانده ی اولین صعود اورست در سن 89 سالگی در گذشت . او 15 ژانویه 1924 در نیوزیلند به دنیا آمد و 20 مارس 2013 در انگلستان دار فانی را وداع گفت . مرگ او فقط چند هفته قبل از شصتمین سالگرد اولین صعود قله اورست ، و قبل از انتشار کتابش به نام " نامه هایی از اورست " رخ داد .
جرج لووه یکی از دو نیوزیلندی در اکسپدیشن انگلیسی 1953 اورست بود ؛ و دیگری ادموند هیلاری ! لووه یکی از کوهنوردانی بود که روز 28 می ، آخرین کمپ را در 300 متری زیر قله ( در ارتفاع 8550 متری ) بر پا کردند و روز بعد ادموند هیلاری و تنزینگ نورگی موفق به صعود قله شدند . در برگشت از قله ، هیلاری به او می گوید : " خوب ، جرج ، بالاخره کلک اون لعنتی رو کندیم " .
"Well, George, we knocked the bastard off"
استفان ونبلز ، اولین انگلیسی صعود کننده به قله اورست بدون اکسیژن مکمل ، و رئیس فعلی هیئت داوری جایزه کلنگ طلایی 2013 می گوید : " او ازخود گذشتگی بزرگی از خودنشان داد تا دوستش هیلاری به قله رسید . "
و خود او در واپسین روزها می گوید: "چشمهایم را می بندم و از لحظه ی خوش بالای آن کوه به خود می بالم ."
http://www.thebmc.co.uk/last-everest-1953-team-member-george-lowe-dies
یک پیروزی درخشان برای محمد چیتگرها و جامعه ی مدنی
حتی یک روز طول نکشید . موضوعی که می توانست به چالشی جدی تبدیل شود با هوشیاری دو طرف موضوع تبدیل به یک پیروزی دلپذیر برای هر دو طرف شد . آقای محمد چیتگر ها سایتی با عنوان کافه کوه را به نام خود معرفی کرد و این موضوع با واکنش شدید دوستان کافه کوه مواجه شد . دوستان کافه کوه از حریم خود با شور و شعوری بی نظیر دفاع کردند . آقای چیتگرها خوشبختانه هم شور را دید هم خرد و شعور جمعی دوستان کافه کوه را . و خوشبختی بیشتر اینکه ایشان در برابر واکنش شدید دوستان کافه کوه واکنش متقابل نشان نداند بلکه رفتاری "کنشمند" را به نمایش گذاشتند و سایت تازه تاسیس شده خود را تقدیم دوستان کافه کوه کردند . بدون تردید هر دو طرف ، پیروز این منازعه هستند ، هم دوستان کافه کوه که به درستی و به حق از حریم خود دفاع کردند و هم آقای محمد چیتگر ها که با تواضع و فروتنی توانست یک رفتار مدنی و مدرن را به نمایش بگذارد . شایسته است از این پیروزی مدنی حمایت و حراست کنیم .
آقای چیتگرها ! پیروزی اخلاقی و مدنی تان را تبریک می گوییم . شما نیز خوشحال باشید که دوستان کافه کوه برای رسیدن به خواسته شان مصر و موفق بوده اند . در واقع این جامعه ی کوهنوردی کشور است که به یک پیروزی مدنی درخشان دست یافته است . قطعا شما نیز با کوه نیوزتان در رشد و توسعه ی این جامعه نقش داشته اید . مطمئن باشید دوستان فرهیخته ی کافه کوه کاربران اصلی سایت جدیدتان خواهند بود .
و در انتها ، عرض ادب و احترام به دوستان کافه کوه و سپاس از رفتار مدنی آنها به خصوص آقایان فرامرز نصیری ، عزیزالهی ، حسین رضایی و فرشید داوودی .
از وبلاگ کلاغ ها :
_ قرار است در آخرین پنج شنبهی دی ماه کافهکوه یکمین سالگرد فعالیت خود را جشن بگیرد . کافهکوه نام ایدهی خلاقانهای است که برای اولین بار و در حدود یک سال پیش با همت و تلاشهای ارزندهی تعدادی از کوهنویسان فعال فضای مجازی متولد شد . اشخاصی مانند : لیلی رهنما ، فرشید داودی ، عزیزالهی ، محمدرضا و فرامرز نصیری ... و سپس با حضور گرم و پرشور بسیاری کوهنوردان و کوهنویسان و خوانندهگان وبلاگهای کوه و کوهنوردی توانست _ به قول دوست عزیزمان عزیز حبیبی _ خیلی زود به یک نهاد اجتماعی فعال و زنده تبدیل شود.
_ در اغلب کشورهای جهان ، سرقت نام ، ایده و اندیشه جزو جرمهای بزرگ بوده و برای آن مجازاتهای سنگینی نیز در نظر گرفته شدهاست . نکتهای که ظاهرا و متاسفانه در کشور ما چندان جدی گرفته نمیشود و هماکنون به عنوان یکی از بحرانهای بزرگ دنیای وب فارسی از آن نام میبرند .
_ دوستان خالق نام و ایدهی کافه کوه هیچگاه به دنبال شهرت و اهداف تجاری نبودند و طبیعی بود که کسی به دنبال ثبت رسمی و قانونی نام کافه کوه نیز نباشد اما این نمیتواند دلیل و توجیه معقول و قانع کنندهای برای عدم رعایت "حقوق مالکیت فکری" توسط سایت کوه نیوز و محمد چیتگرها در استفاده از نام کافه کوه برای راهاندازی یک شبکه اجتماعی جدید باشد.
_ میگویند "حقوق مالکیت فکری" که در کشور ما مالکیت معنوی نیز به آن میگویند از مبانی اخلاقی ناشی میشود . استفادهی کوه نیوز و محمد چیتگرها از نام کافهکوه _ در شرایطی که حتی نخواسته است به خود زحمت اشارهای کوچک به سابقهی این نام را در فضای مجازی بدهد _ رفتار و عملکردی بسیار زشت و غیراخلاقی شمرده میشود .
_ محکوم کردن این رفتار غیرحرفهای و غیراخلاقی سایت کوهنیوز توسط دوستان وبلاگنویس میتواند پشتوانهی محکمی برای عدم تکرار چنین وقایعی در آینده باشد.
موریس هرزوگ ، کوهنورد ، عضو نیروی مقاومت فرانسه ، وزیر ورزش ژنرال دوگل سرانجام در سن 93 سالگی به زمین مادر پیوست . او به اتفاق همنوردش لوییس لاشنال ، اولین انسانهایی بودند که اولین صعود یک قله 8000 متری را به ثبت رساندند . آنها ساعت 2 بعداز ظهر روز 3 جون 1950 بر فراز قله آناپورنا ایستادند ؛ در آن روز ، این خبر سر تیتر اخبار جهان ، و موریس هرزوگ قهرمان کشور فرانسه شد .
موریس هرزوگ ، در پایان جنگ جهانی اول ، 15 ژانویه 1919 در شهر لیون فرانسه به دنیا آمد و 14 دسامبر 2012 در گذشت . او عضو نیروی مقاومت فرانسه در خلال جنگ جهانی دوم ، وزیر ورزش دولت ژنرال دوگل ، از سال 1968 تا سال 1977 شهر دار شامونی ( شهری در پای مون بلان و معروف به پایتخت کوهنوردی جهان ) ، و از سال 1970 تا سال 1995 عضو کمیته بین المللی المپیک IOC و از آن پس عضو افتخاری این کمیته بود . اما مهم تر از همه ی اینها ، موریس هرزوگ سمبول کوهنوردان جهان بود و کوهنوردی را در سطح یک تلاش حماسی ارتقا داد .
موریس هرزوگ ، این مرد کوه و سیاست ، روحیه ای بسیار رومانتیک و دراماتیک داشت . کتاب او با عنوان "آنا پورنا اولین 8000" ، "Annapurna Premier 8000" ، هنوز هم پرتیراژترین کتاب در ادبیات کوهنوردی جهان است . این کتاب به 40 زبان ترجمه شده و میلیون ها نسخه از آن به فروش رسیده است .
موریس هرزوگ - آناپورنا - 1950
http://www.planetmountain.com/english/News/shownews1.lasso?l=2&keyid=40394#
به آنانی که حقیقت را به پای وجاهت قربانی نمی کنند
همه از تعریف و تمجید لذت می بریم و به ندرت می توان کسی را یافت که زبان اعتراض به ستایشگر بگشاید و از گوینده بخواهد که از خاصه خرجی دست برداشته و تملق و چاپلوسی را کنار بگذارد. ولی در نقطه مقابل بدون اغراق اکثریت مان از شنیدن کوچک ترین انتقادی برآشفته شده و با توهین و افترا بیزاری مان را از نقاد به شکل زننده ای آشکار ساخته و به اصطلاح عامیانه اورا مفتضح کرده و سرجایش می نشانیم.
چه حسنی در این بیماری بی درمان فراگیر نهفته است که بی واهمه و بی هیچ سرزنشی ازهمه سر می زند و متاسفانه زشتی عریانش هم پوشیده به لباس تفاخر است. مشکل در کجاست؟ چه گونه می توان ایرادی این چنین را که ریشه در عمق ساختارتفکری یک جامعه دارد و از کودکی و در جامعه های بسیار کوچک تر در فکر و ذهنم مان نهادینه می شود، کم رنگ تر کنیم ، یا برطرف نماییم. مهاراین هیولا به سادگی و سرعتی که ما انتظار داریم میسر نیست و از سویی دیگربه حال خود رها نمودنش هم، " ای وای جنگل را بیابان می کند." پس چه باید کرد؟ نخست باید از خود آغاز کنیم. به خصوص قشری که خود را در جامعه مدیر مدبر و راهبر می داند باید از بالاترین ظرفیت های والای انسانی و اجتماعی برخوردار باشد؛ بدون کمترین لغزشی چرا که خطاهای کوچک از افراد بزرگ به مراتب بزرگتر دیده می شود.
تمرین در خویشتن داری و احترام به عقاید و افکار دگراندیشان توام با چاشنی انصاف. شکستن حصارهای جاهلیت تک بعدی نگری. جلوگیری از عوامل رشد شخصیت کاذب مانند خودپسندی، خود محوری و ... . ژرف نگری به مسایل و عدم تصمیم گیری شتاب زده و سلیقه ای و انعکاسی ، که تنها نشان از فرونشاندن آتش درون دارد. و در نهایت تعریف و قبول اصولی برای خود که مانعی جدی برای جلوگیری از به حراج گذاشتن منافع جمع در مقابل ارضاء حس خودخواهی و خودبزرگ بینی ها باشد.
بلی دشوار است ولی دور از ذهن نیست، امکان پذیر است. باید تلاش کرد ، هر فرد به تنهایی، بدون کوچک ترین چشم پوشی و مماشات. آن گاه که چنین کردیم تحمل شنیدن و درست گفتن را یاد می گیریم . چه زیباست زمانی که به دور از جار و جنجال های منفعت طلبانه و دسته بندی ها و سمت گیری های جاهلانه، نقد می کنیم و نقد می شویم ، بدون هیچ اغماضی و هیچ پروایی.
مهدی شیرازی
-----------------------------
با سپاس از مهدی عزیز
من آنچه را که می گویی تایید نمی کنم ، ولی تا حد مرگ از حق گفتن تو دفاع می کنم . ولتر
جناب حبیبی عزیز سلام ،
در پی آنچه که دیگران شاید آن را چیز دیگری بنامند و من آن را ارضای حس کنجکاوی از آنچه که در جامعه کوه نوردی کشور می گذرد، مدت زمانی است که پرسه شبانه در وبلاگ ها از دل مشغولی هایم شده است و در این رهگذر سری هم به بیواک می زنم. خود می دانید که چند شبی است به در بسته می خورم و با تابلوی "شاید وقتی دیگر" رو به رو می شوم . ابتدا فکر می کردم که علت سفر و از این قبیل باشد ولی با جستجوی بیشتر متوجه شدم توهین ها و تهدید ها کار خود را کرده و شما مایوس و ناامید کرکره را پایین کشیده اید.
باری عزیز گرامی اگر از شما شناخت نداشتم شاید من هم با خواندن پست هایتان به مانند دیگران شما را، هم سنخ و هم سنگ با برخی دانسته و انگیزه تان را غیر اخلاقی و به دور از معرفت و تنها برای خودی نشان دادن برآورد می کردم. ولی آشنایی من با خصوصیات روحی و روانی و معرفت درونی جنابعالی، شما را بسیار والاتر از آن می دانم که در نوشته هایتان حب و بغضی باشد و هدفی غیر از خیرخواهی و سعادت جامعه کوه نوردی را دنبال کنید. از این رو بر خود فرض دانستم "با اینکه خود را در این جایگاه نمی بینم " نکاتی را یادآوری کنم تا شاید سببی شود تا تابلوی دیگری جایگزین تابلوی شاید وقتی دیگر شود.
هنوز ما را اهلیت "گفت" نیست ،کاشکی اهلیت "شنودن" بودی . تمام گفتن باید و تمام شنودن .
بر دل ها مُهر است، بر زبان ها مُهر است و بر گوش ها مُهر است . (شمس تبریزی)
- شیوه درست انتقاد کردن هنر است و هنرمند کسی است که از کلمات و جملاتی خردمندانه بهره گیرد تا کلامش پر نفوذ و بُرا باشد.
- کوچک ترین اشتباه در نقد ممکن است برداشتی متفاوت از انگیزه های نقاد را به دنبال داشته و منجر به مقاومت و تداوم عملکرد نا صحیح گردد.
- انتقاد نباید با سرکوب، تحقیر و توهین همراه باشد و منتقد باید فاقد هرگونه انگیزه خود بزرگ بینی و خودارضایی باشد.
- انتقاد باید تلویحی و ضمنی باشد تا مکانیسم دفاعی افراد را بیدار نکند. انتقاد صریح و بی پرده شاید به نظر برخی صداقت و شجاعت باشد ولی فاقد کارایی لازم است.
- بی ارزش جلوه دادن کارها، سرکوب امیال و آرزوها، باطل پنداشتن دلایل و مستندات، آمرانه سخن گفتن و نگاه از بالا، حمله به شخصیت افراد نه رفتارها، طعنه، گوشه، کنایه و بی پروایی در گفتار از جمله عواملی هستند که می توانند نقدی کوچک را به نبردی بزرگ مبدل سازند.
- آن کسی که احساست را تحریک می کند تو را برای خودش می خواهد . و آن که اندیشه ات را می پروردتو را برای خودت می خواهد .
مهدی شیرازی
-------------------------------
سپاس از مهدی عزیز
با پوزش از دوستان گرامی ، این وبلاگ برای مدتی به روز نخواهد شد
۱ ) با پوزش از خوانندگان گرامی ،
به منظور جلوگیری ار هر نوع برداشت نادرست از کامنت ها ، به جز یک استثناء کلیه کامنت های دو پست اخیر اعم از موافق و مخالف حذف شدند . اما به منظور رعایت انصاف و اطلاع از دلایل طرف مقابل ، کامنت آقای عباس محمدی از مدیران قبلی و بازرس فعلی انجمن حذف نشده و قابل رویت است . به دلایلی کاملا واضح از تایید و نمایش کامنت دوستان اعم از موافق و مخالف در مورد دو پست اخیر معذورم .
۲ ) و اما در مورد پست جناب ثابتیان خطاب به اینجانب در وبلاگ آرام کوه ، تصریح می شود :
جناب ثابتیان ، من فکر می کنم فقط یکی درست است : یا مناظره یا تهدید ، هر دو که نمی شود .
کاش جناب ثابتیان هم مثل آقای محمدی و آقای بهادری شرح خدمات انجمن و یا خودشان را می نوشتند ، و یا تاریخچه آلپاین کلاب امریکا را به روایت خودشان بیان می کردند ، در مورد سفر خودشان و مدیرانی از انجمن که بنا به دعوت آلپاین کلاب امریکا به این کشور سفر کرده بودند توضیح می دادند ، در مورد شرکت خودشان در شام انتفاعی سالیانه مورخ ۲و۳ مارس ۲۰۱۲ آلپاین کلاب امریکا که هزاران دلار برای این باشگاه درآمد داشت ، روایت خودشان را بیان می کردند ، و یا به خصوص در باره موضوع اصلی مورد نزاع توضیح می دادند که چرا سفر به امریکا برای تبادل فرهنگی و انتقال تجربه های کوهنوردی و سنگنوردی خوب است ولی همین کار در جشنواره بین المللی بیستون بد است و باید تحریم شود ، و همه ی این توضیحات و روایت ها را در وبلاگ آرام کوه منتشر می کردند . حالا هم می توانند به منظور تنویر افکار عمومی جامعه ی کوهنوردی همین کار را در وبلاگ شان انجام دهند . به همین سادگی .
توجه داشته باشیم که جناب ثابتیان یک کوهنورد ساده نیستند . ایشان رئیس انجمن کوهنوردان هستند و به همین دلیل وظیفه دارند و در مسولیت ایشان است که در خصوص موارد ذکر شده روشنگری کنند .
Aziz Habibi